بازار؛ گروه بینالملل: تحلیل بازگشت دونالد ترامپ به سیاست ایالات متحده و پیامدهای آن برای قفقاز جنوبی به دلیل اهمیت ژئوپلیتیکی منطقه، پیوندهای آن با قدرتهای بزرگ جهانی و تغییرات بالقوه در سیاست خارجی تحت دولت ترامپ حائز اهمیت است. قفقاز جنوبی، متشکل از آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، یک منطقه استراتژیک مهم است که در تقاطع اروپا، آسیا و خاورمیانه قرار دارد. هر گونه تغییر در سیاست ایالات متحده در قبال این حوزه میتواند پیامدهای گستردهای هم برای ثبات منطقه و هم برای توازن قدرت جهانی داشته باشد.
از همین روی، این پرسش مطرح میشود که آیا بازگشت دونالد ترامپ به قدرت منجر به تعامل بیشتر با قفقاز جنوبی یا نادیده گرفتن آن میشود و این سوال ظریفی است که در چارچوب سیاست خارجی او و تغییر چشمانداز ژئوپلیتیکی شکل گرفته است. در حالی که سبک سیاست خارجی ترامپ اغلب غیرقابل پیشبینی است، تمرکز او بر محدود کردن مشارکت ایالات متحده در درگیریهای خارجی و همزمان ترجیح قراردادهای مستقیم و دوجانبه، میتواند دخالت ایالات متحده در قفقاز جنوبی را تغییر دهد. بسته به اینکه روابط ایالات متحده با بازیگران کلیدی مانند روسیه، ایران، ترکیه و چین چگونه تحول مییابد، این امر میتواند منجر به بیثباتی منطقه ای بیشتر شود یا اتحادهای جدیدی را تقویت کند.
در طول سالهای گذشته، چشمانداز قفقاز جنوبی - یک منطقه بحرانی ژئوپلیتیکی - به دلیل تشدید رقابت بین روسیه و غرب و همچنین ایالات متحده و چین، با ابهاماتی روبرو بوده است. این روند با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۵ تشدید خواهد شد و از آنجایی که ایالات متحده سیاست خارجی خود را بر روی چالشهای جهانی گستردهتر متمرکز کرده، نفوذ آن در قفقاز جنوبی کاهش یافته است. این امر به ویژه در مورد گرجستان و آذربایجان صادق است، در حالی که رابطه با ارمنستان رشد محدودی در روابط با واشنگتن داشته است.
قفقاز جنوبی علیرغم پرداختن به مجموعه مسائل خاص خود، عمیقاً با چشمانداز ژئوپلیتیکی در حال تغییر منطقه درهم آمیخته است. قفقاز جنوبی باوجود اهمیت استراتژیک آن به عنوان چهارراه کریدورهای انرژی و حمل و نقل، خارج از تعامل فعال ایالات متحده باقی مانده است
سیاست خارجی آمریکا در اوراسیا با تحولات جهانی مانند جنگ در اوکراین، تشدید تنشها در غزه، تهدیدات امنیتی دریایی در دریای سرخ و روابط متزلزل بین اسرائیل و ایران شکل گرفته است. قفقاز جنوبی علیرغم پرداختن به مجموعه مسائل خاص خود، عمیقاً با چشمانداز ژئوپلیتیکی در حال تغییر منطقه درهم آمیخته است. قفقاز جنوبی باوجود اهمیت استراتژیک آن به عنوان چهارراه کریدورهای انرژی و حمل و نقل، خارج از تعامل فعال ایالات متحده باقی مانده است.
رابطه کشورهای قفقاز با واشنگتن
در این میان، گرجستان نقشی محوری در استراتژی منطقهای واشنگتن دارد. اهداف آن با رویکرد ایالات متحده، به ویژه در ایجاد کریدور انرژی قفقاز جنوبی که میتواند به کریدور ترانس خزر متصل و تجارت بین کشورهای دریای خزر و اروپا را تسهیل کند، همسو است. با توجه به جنگ در اوکراین و نیاز به مسیرهای تجاری جایگزین با دور زدن روسیه، اهمیت قفقاز افزایش و حیاتی شده است. در طول سالهای گذشته، نقش گرجستان برای واشنگتن به دلیل گسترش «کریدور میانی» به عنوان مسیری جایگزین برای کریدور روسیه، افزایش یافته است.
برای ایالات متحده، یک معضل بزرگ با گرجستان در این واقعیت نهفته است که گرجستان باید جاه طلبیهای غربگرای خود را با روابط رو به رشد با چین متعادل کند. در حالی که اهداف دیرینه ادغام ناتو و اتحادیه اروپا آن را به غرب متصل میکند، روابط رو به گسترش آن با پکن این مسیر را در میان تشدید رقابت آمریکا و چین پیچیده میکند. هنوز مشخص نیست که آیا واشنگتن گرجستان را محکمتر به سمت غرب جمعی سوق خواهد داد یا خیر، که تعادل ظریف تفلیس بین قدرتهای جهانی متعدد را بیشتر تحت فشار قرار خواهد داد.
واشنگتن با تاکید بر ماهیت معاملاتی روابط دوجانبه، احتمالا باکو را به عنوان یک شریک کلیدی حفظ خواهد کرد. با این حال، برای آذربایجان روابط مثبت با روسیه در اولویت سیاست منطقهای آن بوده و باکو مراقب خواهد بود که با اقدامات سیاست خارجی به نفع ایالات متحده، آنها را به خطر نیندازد
برای دولت ترامپ، تنش بین تفلیس و شرکای غربی آن یعنی بروکسل و واشنگتن، چالشهای بزرگی را ایجاد خواهد کرد. تنش در روابط ناشی از توقف روند پیوستن گرجستان به ناتو و اتحادیه اروپا بوده که با آشفتگی ژئوپلیتیکی ناشی از حمله روسیه به اوکراین همراه شده است. به طور همزمان، گرجستان به دنبال بهبود روابط با مسکو بوده است، اگرچه این امر منجر به احیای کامل روابط دیپلماتیک یا چرخش قابل توجهی به سمت روسیه نشده است.
برای آذربایجان، تعامل ایالات متحده تحت ترامپ احتمالاً بر اهمیت استراتژیک این کشور در تجارت ترانس خزر و همچنین نقش آن به عنوان منبع انرژی برای اتحادیه اروپا متمرکز خواهد بود. واشنگتن با تاکید بر ماهیت معاملاتی روابط دوجانبه، احتمالا باکو را به عنوان یک شریک کلیدی حفظ خواهد کرد. با این حال، برای آذربایجان روابط مثبت با روسیه در اولویت سیاست منطقهای آن بوده و باکو مراقب خواهد بود که با اقدامات سیاست خارجی به نفع ایالات متحده، آنها را به خطر نیندازد.
در مقابل، ارمنستان به دلیل انزوای جغرافیایی و سیاسی، نقش محوری کمتری در استراتژی منطقهای ایالات متحده خواهد داشت. با اتکای شدید به روسیه در حوزه امنیت، موقعیت ارمنستان برای تعامل عمیق ایالات متحده کمتر مساعد است. با این وجود، واشنگتن برای ترغیب تقویت روابط ارمنستان با همسایگان خود به ویژه ترکیه، برای کاهش وابستگی خود به مسکو ارزش قائل است. به همین ترتیب، این احتمال وجود دارد که واشنگتن از طریق برنامههای حمایتی مختلف حمایت مالی از کشور را افزایش و حتی همکاریهای نظامی را گسترش دهد.
تصویر کلی که ایالات متحده در قفقاز جنوبی با آن روبرو خواهد شد، حول محور ایده یک سیاست خارجی چندجانبه خواهد چرخید که در آن هر یک از سه کشور منطقه تلاش خواهند کرد روابط خود را با ایالات متحده، روسیه، چین و بازیگران منطقهای متعادل کنند
با این حال، تصویر کلی که ایالات متحده در قفقاز جنوبی با آن روبرو خواهد شد، حول محور ایده یک سیاست خارجی چندجانبه خواهد چرخید که در آن هر یک از سه کشور منطقه تلاش خواهند کرد روابط خود را با ایالات متحده، روسیه، چین و بازیگران منطقهای متعادل کنند. زیرا گرجستان روابط خود را با چین تقویت کرده، ارمنستان در حال تنوع بخشیدن به مشارکتهای دفاعی خود است و آذربایجان در شبکه پیچیدهای از روابط با روسیه، ترکیه و کشورهای غربی حرکت میکند. بنابراین، یکی از سناریوهای بهینه برای ایالات متحده، حمایت از این رویکرد سیاست خارجی است، زیرا میتواند به عنوان ابزار قدرتمندی عمل کرده که تضمین میکند هیچ قدرت واحدی قادر به تسلط بر قفقاز جنوبی نخواهد بود.
در مجموع، قفقاز جنوبی احتمالاً در استراتژی ایالات متحده حاشیهای خواهد بود، زیرا واشنگتن تلاش میکند تا سیاست خارجی خود را از منطقه وسیعتر دریای سیاه و بخشهایی از خاورمیانه به سمت منطقه هند و اقیانوس آرام بازتنظیم کند. قفقاز جنوبی برای منافع ایالات متحده در اوراسیا هم از نظر اقتصادی و هم نظامی مهم است. هدف مهار نفوذ روسیه و چین به طور فزاینده بدون تردید ادامه خواهد داشت، البته با ابزارهای محدود.